رمان آبرویم را پس بده
-
رمان آبرویم را پس بده پارت آخر
خودم روبه اب واتیش زدم تا من رو ببینه ..تا این حسی که تو وجودم داره هرروز بیشتر از…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 14
“ارکیده” با شتاب از کنار بچه ها گذشتم وبدون هیچ نگاهی رو صندلی اخر نشستم … نفس هام تند…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 13
دوروز از رفتن ارکیده گذشته بود ..نه دیگه سرکار ارامش داشتم ونه تو خونه .. بی صبر وحوصله لحظه…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 12
-اره دیگه… خوبه خودت با جفت چشمهات دیدی .. یه بار دیگه صحنه ای رو که دیده بودم با…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 11
-راستش اقای رسولی من دقیقا همون حرفی که شما زدید رو به رحیمی گفتم ولی اون هوچی گری راه…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 10
-با سماواتی وامیرحافظ زدن به تیپ وتاپ هم … -یعنی چی ..؟ -یعنی جنگی شد بیا وببین … -برو..…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 9
-کثافت نامرد ..تو اون بلا رو سرش ارودی ..تو واین بی شرف اونقدر ازارش دادی اونقدر براش پاپوش دوختید…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 8
(این روزها آنقدر زمین خورده ام ، که رنگ آسمان را فراموش کرده ام . بوی خاک میدهد تمام…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 7
با سرخوشی نشستم رو صندلی اداری ودستهام رو تو هم گره کردم ..پیشاپیش این پیروزی رو به خودم تبریک…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 6
-چیه ..؟چه توجیهی داری ..؟اینکه اونها دوست پسر دوستهات بودن ؟..یا اینکه تو باهاشون کاری نداشتی وبرحسب اتفاق دیدیشون ..؟…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 5
*** -امیرحافظ … -بله حاج خانم .. -فردا عصربی کار مادر ..؟ -چطور مگه ..؟من بیکار هم نباشم برای شما…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 4
بعد ها وقتی که سر به یه بالین گذاشتیم وزیر سقف یه اطاق نفس کشیدیم ..فهمیدم که حتی خیلی نامردتر…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 3
مطمئن بودم که این لحظات اخر عمرمه ..با اون مانتو روسری مشکی واون تاریکی شب بی ستاره …مسلما اخر…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت 2
تعجبم از طاقت تموم نشدنیم بود ..از اینکه این همه درد میکشیدم وبازهم درجواب طلاق خواستن سپهر میگفتم …نه…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبرویم را پس بده پارت یک
آبرویم را پس بده سخن نویسنده این روزها همه چی عوض شده ..یادمه زمون ما حتی دوست پسر دوست…
بیشتر بخوانید »